میانا روستای نخبگان و دانش پژوهان

آخرین نظرات

مقدمه
آدم‌هایی که همیشه در جستجوی زندگی آرام و به دور از ازدحام شهرها هستند، تصویری شاعرانه از روستا در ذهن خود دارند و برای همین است که خیلی وقت‌ها می‌گویند خوشا به حالت ای روستایی. روستایی خبر از بوق‌های پی در پی ماشین‌ها و هیاهوی شهرنشینی ندارد.
زندگی شهری اما نقطه مقابل روستاست و گذران زمان در شهر خود قصه‌ای متفاوت از روستا دارد. زندگی شهری مهارت و فوت و فن خاص خود را طلب می‌کند.در شهرها انگار پایانی برای سر و صدا و هیاهو نیست.صدای خیابان‌ها، ماشین‌ها و آدم‌ها آنقدر آزاردهنده است که گاهی به سرت می‌زند همه چیز را رها کنی و به کنجی دنج پناه ببری، البته اگر بتوان در شهرها جایی این چنین یافت. زندگی شهری، زندگی آرام و بی‌دغدغه‌ای نیست.
آدم‌ها در شهرها هر روز بی‌تفاوت از کنار یکدیگر می‌گذرند.ارتباط‌ها در شهرها جزیی‌اند و زود گذر.آدم‌ها نسبت به هم بی‌تفاوتند و غرق‌شدن در شلوغی و هیاهوی شهرها مرگ صمیمیت‌ها و عاطفه‌هاست.شهر انگار که دنیای بیگانه‌هاست.
امروزی شدن روستاها
هرچند هنوز هستند روستا‌هایی که زندگی صنعتی و تاثیرات زندگی شهری آنها را متحول نکرده است، اما زندگی روستایی با تمام زیبایی‌هایش رو به سوی تحولی ناخوشایند دارد.اگرچه هنوز میان شهر و روستا تفاوت‌های بارزی وجود دارد، اما سبک زندگی روستاییان در حال تغییر است و با شتابی روز افزون از گذشته‌ها فاصله می‌گیرد.
حالا در برخی روستاها خیلی از سبک‌های زندگی شهری وارد شده، آنقدر که برای قدیمی‌ها کمتر چیز آشنایی از گذشته بر جای مانده است. برای کسانی هم که راه شهر را پیش گرفتند و سالیان دراز دور از روستایشان بوده‌اند، شاید باور دیدن روستای کودکی‌هایشان کمی ‌دشوار باشد.ویژگی‌های شیوه زندگی روستایی در دوره‌های گذشته اجازه نمی‌داد تا پدیده سبک زندگی به معنایی که در شهر دیده می‌شود به وجود آید. اما با رشد فرآیند شهرنشینی یا همان شهری شدن در روستا‌ها نیز سبک زندگی در حال شکل‌گیری است.
هرچند در گذشته پوشش اهالی روستا با فرهنگ سنتی روستاییان پیوند داشت و با شهرنشینان کاملا متفاوت، اما حالا یکی از تغییرات روستاها نسبت به گذشته تغییر در پوشش اهالی روستاست که چندان تفاوتی با پوشش شهرنشینان ندارد. در خیلی از روستاها، روستاییان دیگر همچون گذشته لباس سنتی تن نمی‌کنند و حالا پوشش جوان روستایی فرق چندانی با جوان شهری ندارد.
با ورود تلویزیون و رسانه‌های جمعی به روستا‌ها، زندگی شهرها به روستاها نیز سرایت یافت، به گونه‌ای که در موارد بسیاری روستاها به دنباله‌روی از شهرها پرداختند، در نتیجه نوعی یکسان سازی سبک زندگی روستاییان با شهرنشین‌ها یا همان شهری شدن روستا ایجاد شد.اکنون بیشتر ابزارهای مورد استفاده در شهرها در روستاها نیز رایج است. البته تاثیرپذیری روستا از شهر همواره تابع بعد مسافت میان این دو بوده است. یعنی هرچه روستایی به شهر نزدیک‌تر باشد به همان میزان نیز نفوذ عناصر و فرهنگ شهر در روستا نیز بیشتر می‌شود
شکل فعالیت‌ها نیز در روستاها تغییر اساسی کرده است، هر چند در خیلی روستاها هنوز هم کار روستایی کشاورزی و دامپروری است، اما دختر روستایی که تا همین چند سال پیش پشت دار قالی می‌نشست و با دستان هنرمندش بر تار و پود آن نقش می‌زد حالا انگار همچون دختر شهرنشین به دنبال مهارت‌های تازه‌تری است لذا بالاجبار مادران روستائی هنرهای کهنی که سینه به سینه به آنهارسیده بود با خود به گور می برند
تغییر شکل خانه‌های روستایی
زمانه که تغییر کرد و همه چیز رو به جلو رفت، شکل خانه‌های روستا نیز تغییر یافت و کم‌کم با مصالح و مواد ساختمانی مدرن ساخته شد. خانه‌های روستایی که زمانی نشان از سنت‌های روستاییان و سبک زندگی آنان داشت، حالا انگار نه شبیه خانه روستایی مانند گذشته‌هاست و نه کاملا شبیه خانه‌های مدرن شهری

نه‌تنها شهرنشینان، بلکه حتی نسل‌های امروزی روستا نیز با توجه به تغییراتی که در روستاها در نتیجه توسعه امکانات و خدمات رفاهی و تغییر شیوه یا سبک زندگی روستایی رخ داده است، کمتر قادر به تفکیک مفهوم خانه روستایی خود از خانه شهری هستند، اگرچه همچنان تفاوت‌های بارزی بین شهر و روستا وجود دارد
به اعتقاد مردم‌شناسان،خانه روستایی مدرن تلفیق و ترکیب ناهماهنگ، نامتوازن و ناهمخوانی از خانه روستایی سنتی، خانه شهری و چادر و کپر عشایری است. یعنی نه خانه شهری، نه چادرعشایری و نه خانه روستایی سنتی است.
به عقیده مردم‌شناسان اما این تغییرات تنها در شکل و قیافه خانه‌ها خلاصه نشده است.بلکه با تغییر سبک زندگی و محیط خانه، روابط درون خانه‌ها و خانواده‌ها نیز دست نخورده نمانده است. روابط و ارزش‌ها بتدریج بر روستا‌ها غلبه یافته، به گونه‌ای که شهری شدن به مثابه نوعی ارزش بر روستا حاکم شده است.که این خود حاکی از نابودی روستا و فرهنگ روستائی است
«ورود تکنولوژی شهری به جوامع روستایی، تغییرات زیادی در این جوامع ایجاد کرد. به عنوان مثال زمانی که ابزاری نظیر تراکتور وارد زندگی روستایی شد نیاز به عریض شدن جاده‌ها و تغییر شکل درها و بناها همچون اضافه شدن انبار به ساختمان‌ها و در نتیجه تغییر شکل خانه‌ها شد.در گذشته میان ناحیه‌ای که روستا در آنجا قرار داشت و معماری سنتی نوعی رابطه خاص وجود داشت. به عنوان نمونه در مناطق کویری اغلب خانه‌ها از گل و خاک ساخته می‌شد. اما اکنون تا حدودی سبک معماری شهری در خانه‌سازی و زندگی روستا‌ها که در گذشته معماری خاص خود را داشت، نفوذ و آن را متحول کرده است
ورود تکنولوژی به روستا
زمان می‌گذرد و با پیشرفت علم و پیدایش تکنولوژی، زندگی روستایی نیز رنگ و بوی دیگری می‌یابد. سبک زندگی در روستا حالا مثل بسیاری از جنبه‌های زندگی آدم‌های امروزی تغییر کرده و حالا به چشم روستا، شهر نمادی برای امروزی شدن است
بسیاری از عناصر زندگی شهری در زندگی روستایی راه یافته است. حالا دیگر زن روستایی تقریبا از همان ابزاری استفاده می‌کند که زن شهرنشین در خانه‌اش دارد
حالا در خانه زن روستایی، جای جارو دستی را جارو برقی، جای پشتی را مبلمان و شاید جای سفره روی زمین را میز ناهارخوری البته نه در شکلی کاملا مدرن پرکرده است. دیگر بوی نان محلی در کوچه پس‌کوچه‌های روستا به مشام نمی‌رسد و انگار نان‌های ماشینی، سفره‌های خانه‌های روستایی را رونق می‌دهد.در کنار همه این تغییرات اضافه شدن برق، گاز، تلفن، مدرسه و بیمارستان همگی اجزایی از عناصر زندگی شهری است که زندگی روستایی را متحول و آن را به زندگی شهری نزدیک‌تر کرد
عناصر زندگی شهری حالا در کنار زندگی روستایی جا خوش کرده و زندگی روستایی حالا مخلوطی از گذشته و حال است.هر چند تغییراتی در سبک زندگی روستا‌ها وارد شده اما روستا، همان روستاست با همان مردمانی که آسمان، زمین، عشق، هوا، سادگی و پاکی حقیقت زندگی‌شان مال آنهاست.
به یاد داشته باشیم و هیچ وقت فراموش نکنیم که روستا به خاطر فرهنگ و آداب و سنن خاصش و  کوچه های خاکی و مردمان ساده و خونگرمش روستاست.


متاسفانه فرهنگ اصیل روستایی روبه نابودی وفراموشی است وگویابرای هیچ کس هم اهمیتی نداردکه یک تاریخ وفرهنگ به راحتی به تاراج برود
درحالی که روستای میانا دانشجویان وتحصیل کرده های زیادی دارد.وانتظارمیرودکه تاثیرمستقیمی بررشدفرهنگ آداب وسنن روستای خود داشته باشند.
اما متاسفانه اتفاقات کاملا عکسی رخ می دهد که خودشان به جای تاثیرمثبت برشرایط فرهنگی روستا ،حتی فرهنگ وپوشش روستاراتحت تاثیر قرارداده اند.
جالب این است که روستای میانا یکی ازروستاهائیست که فرهنگیان زیادی رادرخودجای داده است.وسوال اینجاست که این عزیزان چه نقشی درفرهنگ عامه ی روستایمان بازی می کنند
درست است که شرایط زندگی فرق کرده است ، چه خوب است که بااین بهانه فرهنگ روستایمان راازبین نبریم.
بنده مخالف استفاده ازتکنولوژی ووسایل آسایش نیستم ولی حرف من این است که دراین میان فرهنگ وآداب روستایی چه می شود؟
بااین روندچندسالی نمی گذردکه آنچه که روستائیان درطول تاریخ به نام فرهنگ روستایی به دست آورده اند به کل نابود می شود.
فرهنگ درواقع به عواملی گفته می شود که به زندگی انسانها معناوجهت می دهد .وماباید برای ایجاداین عوامل تلاش کنیم تا باشد که انشاالله برزندگی مردم روستای ما تاثیر بسزایی داشته باشد
وبراین باوریم که چیزهای خوب به سراغ کسانی میروندکه باوردارند،چیزهای بهتربه سراغ کسانی میروندکه صبردارند وبهترین چیزهابه سراغ کسانی می روندکه تلاش می کنندوهیچگاه تسلیم نمی شوند.
بااین نگاه تصمیم به تشکیل کارگروه فرهنگی روستای میانا راگرفتیم تاباهمفکری همه اهللی محترم روستای میانا بتوانیم خدمتی ناچیز به اهالی محترم وفرهنگی که ازبزرگان میانابه ما به ارث رسیده است رااحیاءکنیم.
ارادتمند شما:علی اصغرعباسی میانایی
.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۰/۲۷
علی اصغر عباسی

نظرات  (۷)

ایجاد چنین کار گروهی و انجام کارهای فرهنگی برای روستا لازمه ولی:
به جای رفتن به حاشه و پرداختن به مسائل کم اهمیت تر بهتره زمانی که تاکید بر فرهگ سازی و بالابردن سطح فرهنگ روستا میشه با کمی تائمل و تذکر و یادآوری به مسولی (نماینده) که در داخل روستا میانا چندین بار اسم روستا رو  به عنوان روستای پاجی میبره، ضمن انجام کارفرهنگی اسم روستا رو هم زنده نگه داشت و...........
۱۰ بهمن ۹۴ ، ۰۱:۲۶ یوسفی میانائی
کربلایی جان سلام . ضمن تشکر و قدردانی خواستم خواهش کنم اگر مقدور هست برنامه ی جلسات کارگروه فرهنگی یا بهتر عنوان کنم مصوبات کارگروه که جنبه عمومیت دارد و امکانش هست در وبلاگ مطرح شود چون عمومیت داشتن آن مسلماً مشارکت عمومی را نیز در برخواهد داشت . این کار مزایا و محاسنی نیز دارد از آن جمله استفاده از نظرات ارزنده و سازنده دوستانی که امکان حضور در جلسات را به دلایلی ندارند اما به کارگروه اعتقاد کامل دارند که یقیناً استقبال خواهند کرد. و همچنین بسیاری از موارد و سوالات احتمالی آینده هم که صرفاً جنبه انتقادی داشته باشد مرتفع و روشن خواهد شد . حتی پیشنهاد بنده اینست نسبت به معرفی اعضای کارگروه نیز اقدام گردد. و تصاویری از جلسات تشکیل شده هم در وبلاگ قرار گیرد . همانطوریکه مستحضرید همیشه مهمترین عامل شکل گیری درست و موفق یک مسئولیت ، کمیته یا کارگروه اطلاع رسانی به موقع و درست خواهد بود که این ویژگی تاکنون در عزیزان وجود داشته است و امیداواریم بیش از پیش بتوان گامی در جهت پیشبرد اهداف فرهنگی این خطه برداشته شود ...
باسلام، فعالیت در بخش فرهنگی کاری دشوار و پیچیده است لذا برای این  کار باید از افرادی دعوت شود که صاحب اندیشه ، تفکر و دارای بینش و آگاهی لازم و کافی باشد .در غیر اینصورت کاری بی فایده  عبث است.از طرفی مستحضرید فرهنگ رفتار ، گفتار، کردارو.... من و شما است میدانی عمری از من شما سپری شده سالها به یکسری رفتارها ، گفتارهاو... خلق و خوی گرفتیم شاهد بخشی از آنهابافرهنگ غنی اسلام عزیزمغایرو سازگار نباشد.بنابراین ترک آن بسهولت  برای من و شمامقدور نمی باشد بعنوان نمونه غبیت ، تهمت، بهتان، حسد ، بخل و...در اسلام در خیلی از موارد مذموم میباشد اما من و شما براحتی بدون هیچ ادله، مدارک متقن و مثبته غیبت ، تهمت و...را نثار دیگران مینمایم بنابراین چون سالها به این موضوع عادت کردیم و درک لازم نسبت به قبح موضوع نداریم واز نگاه ما  عادی تلقی میشود پس اعتقاد دارم خرده فرهنگ ، فرهنگ مرا می سازد پس همت بخرج دهیم دامنه فعالیت را گسترش داده نوجوانان و جوانان  رادر این کار گروه بیشتر مشارکت دهیم تا بیشتر از این با فرهنگ غنی خودمان فاصله نگیریم .از دغدغه جنابعالی قدر دانی میشود.
 آقای عباسی میدانی که فرهنگ، اقتصادو... بهم ارتباط دارند کار فرهنگی انجام گیرد ولی اگر جوانی بیکار باشد هرچه در خصوص امور فرهنگی تلاش کنیم شاید نتیجه لازم عاید و واصل نگرددچرا که در روایت داریم کسی که معاش ندارد معاد ندارد یا فقر از دری وارد شود ایمان از دری خارج خواهد شد ایمان همان فرهنگ من و شما است پس شرط اول رفع بیکاری جوانان باید مد نظر باشد و هر کس تا آنجائیکه امکان دارد باید به این موضوع مهم توجه داشت اگر این کار انجام شود براحتی در بخش فرهنگی موفق خواهی شد.

پاسخ:
برادرعزیز کاملا درست میفرمائید
جناب آقای عباسی چیزی که یک کارگروه فرهنکی به آن نیازمند است وجود یک وبلاک جهت اطلاع رسانی  و فراگیر شدن آن میباشد که امروز شاهد آن می باشیم از زحمات جنابعالی کمال تشکر و قدردانی را دارم.
چقدر زیباست وصیت شهید به مادرش!
۰۵ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۱۶ منصور جعفری
ایحاد« کارگروه فرهنگی روستای میانا» کاری لازم و اقدام مبارکی است که ان شاء الله ، به همت و درایت همه دوستداران آبادی میانا -که دل در گرو آن دارند -فرصت ِمغتنمی بوجود آید تا مسکلات پیش روی فرهنگی در روستا ،بر طرف و گره های خود بسته آن باز شود،، بدین طریق این اقدام خجسته را به بانیان کارگروه، بالاخص آقای اصغر عباسی، تبریک می گویم و امیدوارم با نگاه همه جانبه و با نگرش باز و آغوش گشوده و گستردن دیدگاه فرهنگی عمیق و شور و مشورت با تحصیل کردگان ،فرهیختگان، معلمان،هنرمندان، اهل آواز و موسیقی، شعرا و در کل اهل ذوق و هنر و فرهنگ ِمحل، معضلات و نازیبایی هاو ناسازواری های فرهنگی ، از بستر و فضای بهشت گون میانا زدوده شودو با همدلی و هم زبانی همه علاقمندان، برنامه های مفید و راهگشایی تدوین و تصویب شود و محیط با صفای سرشار از مواهب طبیعی خدادادی، همچنان بکر و،رعنا و زیبا باقی بماند.
نکته ای که می بایست دوستان و محلی های عزیز به آن عنایت داشته باشند این است که فضای فرهنگی ، فضای رشد و شکوفایی خلاقیت ها و استعدادهاست ودر چنین فضایی تحمیل نظرات، اعمال سلیقه، دُگم اندیشی، تحکم و کج سلیقگی نه تنها راه به جایی نمی برد بلکه استعداد و نوآوری و ابتکار را به کشتار گاه برده و سبب سلب شکوفایی ها می شود در نتیجه دوستان باید سعی بلیغ کنندفضا را صمیمی و فرهنگی داشته باشند تا به لطف حق، به آمال و آرزوی دستیابی به میانای زیبا، آبادو توریست پذیر و پرجاذبه برسیم. 
آقای عباسی  سلام دست مریزاد آدرس سایت و به دوستان و آشنایان پیامک کنیم تا افراگیر شود

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی